زندگی رسم خوشایندی است.

زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ،

پرشی دارد اندازه ی عشق.

زندگی چیزی نیست ، که لب طاقچه ی عادت از یاد من و تو برود .

زندگی جذبه ی دستی است که میچیند .

زندگی نوبر انجیر سیاه در دهان گس تابستان است.

زندگی،بعد درخت است به چشم حشره .

زندگی تجربه ی شب پره در تاریکی است.

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.

زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی میپچد.

زندگی دیدن یک باغچه از شیشه ی مسدود هواپیماست.

خبر رفتن موشک به فضا،

لمس تنهایی « ماه »،

فکر بوییدن گل در کره ای دیگر.

زندگی شستن یک بشقاب است .

زندگی یافتن سکه ی دهشاهی در جوی خیابان است .

زندگی « مجذور » آینه است ،

زندگی گل به « توان » ابدیت ،

زندگی « ضرب » زمین در ضربان دل ما ،

زندگی « هندسْه » ساده و یکسان نفسهاست.

                                     سهراب(صدای پای آب)
موفق باشید .